کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خیلا
/xoyalā/
معنی
غرور؛ تکبر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیلا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خیلاء] [قدیمی] xoyalā غرور؛ تکبر.
-
واژههای همآوا
-
خیلع
لغتنامه دهخدا
خیلع. [ خ َ ل َ] (ع اِ) پیراهن بی آستین . || بیم و ترس طاری بر دل که گویا پری مس کرده است . || گرگ . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
جستوجو در متن
-
مخیلة
لغتنامه دهخدا
مخیلة. [ م َ ل َ ] (ع مص ) پنداشتن . (زوزنی ). گمان بردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد): خال خیلاً و خیلا و مخیلة. رجوع به خیل شود. (ناظم الاطباء). || (اِمص ) کبر و بزرگ منشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)...
-
خیل
لغتنامه دهخدا
خیل . [ خ َ / خی ] (ع مص ) گمان بردن . منه : خال الشی ٔ خیلا، خیلة خالا، خیلانا، مخیلة، مخالة، خیلولة و متکلم وحده ٔ مضارع آن اِخال می باشد و اَخال لغت ضعیفی است . || مداومت کردن برخوردن انغوزه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن حسن بن ابی نمی ، از خاندان شرفای مکه . شاعر و ادیب . او امام یمن محمدبن القاسم وسلطان مرادخان عثمانی را مدح گفت و خواست بمساعدت آنان بامارت حجاز نائل گردد ولی میسر او نگشت . وفات او به سال 1041 هَ .ق . بود و در قصی...
-
اسبذ
لغتنامه دهخدا
اسبذ. [ اَ ب َ ](اِخ ) (شاید معرب اسب پد) جوالیقی گوید: «فارسی عربه طرفة، و الاصل «اسب » و هو ذکرالبراذین » یخاطب بهذا عبدالقیس و یروی «عبیدالعصا» نامی از نامهای مردان ایرانی . یاقوت گوید در وجه تسمیه ٔ اسبذیین اختلاف است . رجوع به اسبذیون شود. طرفة ...