کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیریة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیریة
لغتنامه دهخدا
خیریة. [ خ َ ری ْ ی َ ] (ص نسبی ) نیکو. خوب . صحیح . خیریت .- اعمال خیریه ؛ اعمال نیک .- امور خیریه ؛ کارهای نیک .- مؤسسه ٔ خیریه ؛ مؤسسه یا جمعیتی متشکل برای اعانت مساکین .
-
واژههای مشابه
-
خیریه
فرهنگ فارسی معین
(خَ یا خِ یِّ) [ ع . خیریة ] (ص نسب .) مؤنث خیری ؛ وابسته به خیر: امور خیریه (کارهایی که نفع و خیر همه در آن باشد).
-
خیریه
دیکشنری فارسی به عربی
خيري , رفاهية
-
امور خیریه
واژهنامه آزاد
عملی در جهت سود عموم و یا گروهی از مردم که سود شخصی برای فرد خیر در بر نداشته باشد.
-
واژههای همآوا
-
خیریت
لغتنامه دهخدا
خیریت . [ خ َی ْ ری ْ ی َ ] (ع مص جعلی ) خوبی . بهبود. سلامت . عافیت . (ناظم الاطباء). نیکویی : امیر خالی کرد با خواجه ... و گفت حدیث بوسهل تمام شد و خیریت بود که مرد نمیگذاشت که صلاحی پیدا آید. (تاریخ بیهقی ). ایزد عزوجل خیر و خیریت بدین حرکت مقرون ...
-
خیریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَیریَّة] xeyriy[y]at نیکو بودن؛ صلاح.
-
جستوجو در متن
-
nephalist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه
-
chiromancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه
-
noneffete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه
-
attical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه
-
uncheery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه
-
public charity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیریه عمومی