کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خیدن
/xidan/
معنی
= خمیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) خمیدن .
-
خیدن
لغتنامه دهخدا
خیدن . [ دَ ] (مص ) کج شدن . خم گردیدن . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (دگرگون شده ٔ خمیدن ؟). || پنبه زدن یا حلاجی کردن پشم و پنبه . (ناظم الاطباء). فلخمیدن .
-
خیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) xidan = خمیدن