کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خپل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خپل
/xepel/
معنی
= خپله
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. کوتوله، کوتاهقد، قدکوتاه (چاق) ≠ بلندقامت
۲. چاق، خپله
۳. ابله، پخمه، کودن، نادان
دیکشنری
pudgy, squat, stocky, stubby
-
جستوجوی دقیق
-
خپل
واژگان مترادف و متضاد
۱. کوتوله، کوتاهقد، قدکوتاه (چاق) ≠ بلندقامت ۲. چاق، خپله ۳. ابله، پخمه، کودن، نادان
-
خپل
لغتنامه دهخدا
خپل . [ خ ِپ ِ ] (ص ) در تداول عامه ، کوتاه قد. کوتوله . این کلمه همین خپله مصطلح امروزیان است . رجوع به خپله شود.
-
خپل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] xepel = خپله
-
خپل
واژهنامه آزاد
چاق
-
واژههای مشابه
-
خِپِل،خپلی،خِپِله،خپلک
لهجه و گویش تهرانی
کوتاه و چاق
-
جستوجو در متن
-
چاقال ،چاقالو
لهجه و گویش تهرانی
خپل
-
squattest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
squattest، چاق و خپل
-
pudge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر، خپل، خپله
-
گرد و قُلُنبه
فرهنگ گنجواژه
گرد و غلنبه، میانه بالا و فربه، خپل
-
توپول،توپولی
لهجه و گویش تهرانی
چاق و چله، خپل،چاق زیبا
-
خپله
واژگان مترادف و متضاد
فربه، تاپو، چاق، کوتوله، خپل، کوتاهقد ≠ بلندقامت
-
podge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، خپل، خپله، خپله وچاق
-
butterball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کره ای، خپله، شخص خپله و چاق، خپل