کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خِرْپُشْتَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خِرْپُشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
kherposhta در گویش گنابادی یعنی چیزهایی که روی هم انباشته شده است ، چیزهایی که روی هم جمع و انبار شده
-
واژههای مشابه
-
خرپشت
لغتنامه دهخدا
خرپشت . [ خ َ پ ُ ] (اِخ )دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نایین واقع در جلگه با آب و هوای معتدل . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
واژههای همآوا
-
خرپشت
لغتنامه دهخدا
خرپشت . [ خ َ پ ُ ] (اِخ )دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نایین واقع در جلگه با آب و هوای معتدل . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
جستوجو در متن
-
زشت کیش
لغتنامه دهخدا
زشت کیش . [ زِ ] (ص مرکب ) بدآیین . بددین . پیرو شیطان . کیش اهریمنی : وگر تیره جانی بود زشت کیش همان روز چون خواند ایزدش پیش سیه روی خیزد زشرم گناه سوی چینود پل نباشَدْش ْ راه . اسدی (گرشاسبنامه چ یغمائی ص 137).سپهدار گفت ای بد زشت کیش خوی بد چنین آ...
-
ریش
لغتنامه دهخدا
ریش . (اِ) لحیه . (دهار) (ترجمان القرآن ). محاسن . موهای چانه و گونه ها. (ناظم الاطباء). محاسن . دف و سفره از تشبیهات اوست . (آنندراج ). مجموع مویی که بر زنخ و اطراف رخسار برآید. صاحب براهین العجم گوید: باید دانست که ریشی که به معنی موی زنخ است فارسی...