کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خُلد و سَلسبیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خُلد و سَلسبیل
فرهنگ گنجواژه
بهشت جاودان.
-
واژههای مشابه
-
خلد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهشت، پردیس، جنان، جنت، دارالسلام، رضوان، فردوس، مینو، نعیم ≠ دوزخ ۲. بقا، پایایی، دوام ≠ فنا
-
خلد
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دوام ، بقا. 2 - بهشت .
-
خلد
لغتنامه دهخدا
خلد. [ خ َ ] (ع مص ) موی سپیده نشده کلانسال گردیدن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || مقیم در جایی گردیدن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). یقال : خلدبالمکان او خلد الی المکان . || همیشه ماندن ....
-
خلد
دیکشنری عربی به فارسی
کور موش , خال سياه , خال , خال گوشتي
-
خلد
دیکشنری عربی به فارسی
جاويد کردن , شهرت جاويدان دادن به
-
خلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] xold ۱. بهشت.۲. (صفت) همیشگی.〈 خلد برین: طبقۀ فوقانی بهشت.
-
خلد برین
لغتنامه دهخدا
خلد برین . [ خ ُ دِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به صیادلر در این لغت نامه شود.
-
پیر هشت خلد
لغتنامه دهخدا
پیر هشت خلد. [ رِ هََ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از رضوان . خادم بهشت . رضوان . (آنندراج ).
-
خلد اﷲ سلطانه
لغتنامه دهخدا
خلد اﷲ سلطانه . [ خ َل ْ ل َ دَل ْ لا هَُ س ُ ن َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعائیه ) خداوند سلطنت او را جاویدان بدارد. دعائی است در حق پادشاه .
-
خلد اﷲ ملکه
لغتنامه دهخدا
خلد اﷲ ملکه . [ خ َل ْ ل َ دَل ْ لا هَُ م ُ ک َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعائیه ) خداوند ملک او را جاویدان گرداناد. دعائی است در حق پادشاه . (یادداشت بخط مؤلف ).