کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خُرناس خُرناسه کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خرناس
واژگان مترادف و متضاد
خرخر، خرناسه، خروپف
-
خرناس
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِ.) خرخر موجود خوابیده .
-
خرناس
دیکشنری فارسی به عربی
جرعة الکحول , شخير , فخم
-
حاجی خرناس
لغتنامه دهخدا
حاجی خرناس . [ خ ُ ] (اِ مرکب )لو لو. صورت مهیبی که بجهت ترسانیدن اطفال سازند.- امثال :حاجی خرناس ؛ سخت بلند و زشت و با آواز خشن .
-
کسیکه خرناس میکشد
دیکشنری فارسی به عربی
فخم
-
واژههای همآوا
-
خُرناس ،خُرناسه،()کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
خُرخُر کردن