کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خَلاََّقُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خَلاََّقُ
فرهنگ واژگان قرآن
بسیار خلق کننده (خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
واژههای مشابه
-
خلاق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفرینشگر، آفریننده، خلاقه، سازنده، مبتکر، مبدع ۲. آفریدگار، باریتعالی
-
خلاق
فرهنگ واژههای سره
آفرینشگر
-
خلاق
فرهنگ فارسی معین
(خَ لّ) [ ع . ] (ص .) آفریننده ، مبدع .
-
خلاق
لغتنامه دهخدا
خلاق . [ خ َ ] (ع اِ) بهره از خیر. بهره ٔ صالح . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). بهره و نصیب و افراز خیر. (یادداشت مؤلف ) : لاخلاق لهم فی الاخرة. (قرآن 77/3).
-
خلاق
لغتنامه دهخدا
خلاق . [ خ َل ْ لا ] (ع ص ) آفریننده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || آفریدگار. نامی ازنامهای خدای تعالی . (از منتهی الارب ) (از مهذب الاسماء). عظیم آفریننده . (یادداشت بخط مؤلف ) : ظهیر عاشقان بودی بعدل خویش در گیتی چه خسرو حا...
-
خلاق
لغتنامه دهخدا
خلاق . [خ ِ ] (ع مص ) مخالقة. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به مخالقة در این لغت نامه شود. || (اِ) نوعی از بوی خوش . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
-
خلاق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] xallāq ۱. آفریننده.۲. (اسم) آفریدگار.
-
خَلَاقَ
فرهنگ واژگان قرآن
بهره ونصیب
-
creative tourism
گردشگری خلاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوع خاصی از تعطیلات کوششی که شرکتکنندگان در آن مهارت عملی یا فکری جدیدی را میآموزند
-
creative imagination
تخیل خلاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی که در آن عناصر ناخودآگاه نهفته با افکار آگاهانه برای ایجاد تصورات و افکار جدید سازماندهی میشوند
-
خلاق المعانی
لغتنامه دهخدا
خلاق المعانی . [ خ َل ْ لا قُل ْ م َ] (اِخ ) لقب کمال الدین اسماعیل اصفهانی شاعر. رجوع به کمال الدین اسماعیل اصفهانی در این لغت نامه شود.
-
خلاق الوجود
لغتنامه دهخدا
خلاق الوجود. [ خ َل ْ لا قُل ْ وُ ] (ع اِ مرکب ) آفریننده ٔ موجودات : خداوندی که خلاق الوجود است وجودش تا ابد فیاض جود است .نظامی .