کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خَط و خال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خَط و خال
فرهنگ گنجواژه
نقش. خوش خط و خال= خوش نقش.
-
واژههای مشابه
-
خط
واژگان مترادف و متضاد
۱. الفبا، حروف، نویسه ۲. دستخط ۳. خوشنویسی ۴. کتابت ۵. سطر ۶. رقیمه، عریضه، مراسله، مرقومه، مکتوب، نامه، نوشته ۷. ردیف، صف ۸. حکم، فرمان، منشور ۹. دستنبشته، دستنوشته ۱۰. راه ۱۱. مسیر ۱۲. جرگه، حلقه، زمره، گروه، باند ۱۳. مرام،
-
خط
فرهنگ واژههای سره
دبیره، سمیره
-
track, line
خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. هریک از قطعات صوتی ضبطشده در یک مخزن ذخیرۀ اطلاعات 2. هریک از نشانکهای مجزای ضبطشدۀ صوتی یا میدی
-
خط
لغتنامه دهخدا
خط. [ خ ُطط ] (اِخ ) موضع حیی . (ناظم الاطباء).
-
خط
لغتنامه دهخدا
خط. [ خ ُطط / خ َطط ] (ع اِ) راه بزرگ . شاهراه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خط
دیکشنری عربی به فارسی
حوض غسل تعميد , ظرف مخصوص نگه داري اب مقدس , چشمه , ذوب , خط , سطر , رديف , رشته
-
خط
دیکشنری فارسی به عربی
اخدود , خط , خط اليد , يد
-
خط
لهجه و گویش تهرانی
راه،جاده،سطر
-
خط خط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة
-
خط زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قلم گرفتن ۲. حذف کردن، محو کردن ۳. خط کشیدن (برتکلیف دانشآموز)
-
خط کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قلم گرفتن، خط خوردن، خط زدن ۲. حذف کردن، محو کردن، برطرف کردن ۳. گذشتن، صرفنظر کردن ۴. رسم کردن (خط)
-
خط آهن
فرهنگ واژههای سره
راه آهن
-
خط فاصله
فرهنگ واژههای سره
جداگر