کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوک پایگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوک خور
لغتنامه دهخدا
خوک خور. [ خوَرْ خُرْ ] (نف مرکب ) خورنده ٔ خوک . آنکه گوشت خوک خورد : گر مدح بانوان ز پی سیم و زر کنندزنار کفر خوکخوران طیلسان اوست . خاقانی .|| (ن مف مرکب ) خوک خورده . || آنچه خوک خورد. غذای خوک . خوک خورد.
-
خوک خورد
لغتنامه دهخدا
خوک خورد. [ خوَر / خُرْ ] (ن مف مرکب ) خوک خورده : شود سوی آن بیشه ٔ خوک خوردبنام بزرگ و به ننگ و نبرد. فردوسی .|| (اِ مرکب ) غذای خوک . آنچه خوک خورد. || کنایه از کثیف ترین لقمه و غذا.
-
خوک ماهی
لغتنامه دهخدا
خوک ماهی . (اِ مرکب ) خنزیرالبحر. دُخَس . (منتهی الارب ). سوس بزبان هندی . (از منتهی الارب ). نوعی جانور دریایی است .
-
خوک دانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xukdāni ۱. جایی که در آن خوکها را نگهداری میکنند.۲. [مجاز] جای کثیف.
-
طویله خوک
دیکشنری فارسی به عربی
زريبت الخنازير
-
خنازیر خوک
دیکشنری فارسی به عربی
حصبة
-
ران خوک
دیکشنری فارسی به عربی
عرقوب
-
خوک ابی
دیکشنری فارسی به عربی
ختم
-
خوک پرواری
دیکشنری فارسی به عربی
خنزير
-
خوک زاییدن
دیکشنری فارسی به عربی
خنزير
-
بچه خوک
دیکشنری فارسی به عربی
خنزير صغير
-
چربی خوک
دیکشنری فارسی به عربی
شحم الخنزير
-
گوشت خوک
دیکشنری فارسی به عربی
شحم الخنزير , لحم الخنزير
-
Phocoena phocoena
خوک دریایی حقیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ خوکدریائیان و راستۀ آببازسانان که پیشانی و پوزه ندارد، پشتش قهوهای یا خاکستری و شکمش ممکن است خاکستری روشن یا سفید باشد
-
Phocoenoides dalli
خوک دریایی دال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ خوکدریائیان و راستۀ آببازسانان با دهان باریک و پیشانی شیبدار و بالههای شنای کوچک و بالۀ پشتی سهضلعی که لکههای سفیدی بر روی شکم و پهلوها دارد