کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خونسرد خونسرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
poikilotherm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
poikilotherm، جانور خونسرد
-
cold-blooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خون سرد، خونسرد، بی عاطفه
-
even-tempered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حتی خوبه، خونسرد، خاطر جمع
-
cool it
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنکش کن، خونسرد باش!
-
coolest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جالب ترین، سرد، خنک، خونسرد
-
coolheaded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
coolheaded، خونسرد، خاطر جمع
-
coldblooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خون سرد، خونسرد، بی عاطفه
-
بلغمی مزاج
واژهنامه آزاد
کسی که طبع بلغمی دارد؛ خونسرد.
-
self-possessed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختار، خونسرد، ارام، متین، خود دار
-
imperturbable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل تحمل، تزلزل ناپذیر، ساکت، خونسرد، ارام
-
غير منفعل
دیکشنری عربی به فارسی
تالم ناپذير , بيحس , پوست کلفت , بي عاطفه , خونسرد
-
خونگرم، خونگرم
واژگان مترادف و متضاد
باحرارت، بامحبت، باعاطفه، عطوف، رئوف، گرم، مهربان ≠ خونسرد
-
Reptilia
خزندگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] شاخهای از سلسلۀ جانوران خونسرد که همگی بدنی پوشیده از فلس دارند
-
وديع
دیکشنری عربی به فارسی
فروتن , افتاده , بردبار , حليم , باحوصله , ملا يم , بيروح , خونسرد , مهربان , نجيب , رام
-
بلغمی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بلغم) [معرب. فارسی] (طب قدیم) balqami ۱. مربوط به بلغم.۲. خونسرد؛ بلغمیمزاج.