کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش تابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوش کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شفا دادن، مداوا کردن، بهبود بخشیدن، معالجه کردن ۲. شاد کردن، شادمان کردن ۳. دلپذیر ساختن، مطبوع کردن ۴. معطر کردن، خوشبو ساختن
-
خوش معاشرت
واژگان مترادف و متضاد
خوشمحضر، خوشآمیز، معاشرتی، نیکمحضر، نیکومحضر ≠ بدمعاشرت
-
نه خوش
لغتنامه دهخدا
نه خوش . [ ن َ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِ مرکب ) تاک دشتی . کرمةالبیضاء. (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سیاه دارو. (رشیدی ) (از جهانگیری ) (انجمن آرا). و آن را از بهر آن نه خوش گویند که میوه ٔ آن در زمستان خشک نمی ...
-
خوش تیپ
فرهنگ واژههای سره
خوش چهرمان، منوچهر
-
optimist
خوشبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد دارای نگرش خوشبینی
-
optimism
خوشبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نگرشی که برحسب آن روند امور رو به بهبودی است و خواستهها و آرزوهای آدمی درنهایت برآورده میشود
-
ease of flow, flow tendency
خوشجریانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] میزان سهولت شارش یک مذاب بهدلیل گرانرَوی آن
-
grazing preference 2
خوشچری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رغبت چرندگان به گونههای خاصی از گیاهان در هنگام چرا متـ . چرای گزینشی selective grazing
-
خوشخدمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← خوشخدمتی سیاسی
-
passage 2
خوشخرامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی یورتمۀ آرام که در آن اسب پیش از گذاشتن پا بر روی زمین آن را تا ارتفاع زیادی بلند میکند
-
stylish
خوشسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ویژگی سازه یا دستساخته یا شیئی که از سبکی فاخر و جلوهای زیبا برخوردار باشد
-
browsing preference
خوشسرچری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رغبت چرندگان سرچر به گونههای خاصی از گیاهان چوبی یا بخشهایی از آنها متـ . سرچری گزینشی selective browsing
-
antiknock agent, antiknock additive
خوشسوزکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر مادۀ آلی که از آن برای افزایش عدد اکتان بنزین استفاده میکنند
-
tragicomedy
خوشسوگنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] سوگنامهای که پایان خوش داشته باشد
-
fun tourism
خوشگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که عمدتاً بر خوشگذرانی و لذتجویی تأکید دارد