کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوشرنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوشرنگی
لغتنامه دهخدا
خوشرنگی . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] (حامص مرکب ) خوب رنگی . نیکورنگی . زیبارنگی : ز خوشرنگی چو گل گشتم ز خوشبویی چوبان گشتم ز بیم باد و برف دی به خم اندر نهان گشتم .فرخی .
-
جستوجو در متن
-
ذبابی
لغتنامه دهخدا
ذبابی . [ ذُ بی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به ذُباب . ذبابی ، یا زمرد ذبابی ّ؛ زمردی باشد سبز و آبدار و شفّاف و در غایت طراوت و خوشرنگی بی آنکه مایل برنگی دیگر بود. شبیه به رنگ مگس سبز که گاهگاه در میان گیاهان بود. (از جواهرنامه ).
-
حاتم
لغتنامه دهخدا
حاتم . [ ت ِ ] (ع ص ) کلاغ سیاه . زاغ سیاه . || زاغ سرخ پاو سرخ منقار که آن را غراب البین گویند. (منتهی الارب ). و آن زاغی سرخ پای و سرخ منقار و دانه خوار و حلال گوشت بود و عرب بانگ او را شوم گیرد و نشانه ٔ جدائی و فراق شمرد. و آن خردتر و کشیده اندام...
-
مالاکیت
لغتنامه دهخدا
مالاکیت . (فرانسوی ، اِ) سنگی است نسبةً سخت که ترکیب اصلیش عبارت از کربنات آبدار طبیعی مس می باشد و دارای رنگ سبز خوشرنگی است و در طبقات مختلف زمین ضمن کانیهای دیگر یافت می شود. وزن مخصوصش بین 3/7 تا 4/1 است و سختیش بین 3/5 تا 4 می باشد. در سیستم روم...
-
یاس
لغتنامه دهخدا
یاس . (اِ) مخفف یاسمن است و آن گلی باشد معروف . (برهان قاطع). مخفف یاسمن که یاسمون و یاسمین نیز گویند و آن گلی است خوشبو و سفید و زرد و کبود. (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ سروری ). او را یاسم با میم در آخر نیز گویند. (آنندراج ). درختچه ای است زینتی از تیره ٔ...
-
مرمر
لغتنامه دهخدا
مرمر. [ م َ م َ ] (اِ) یا سنگ مرمر. رخام ، که سنگی است . (منتهی الارب ). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است . یک قطعه از آن مرمرة باشد. (از اقرب الموارد). سنگ رخام . (دهار). رخام . (مهذب الاسماء). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را ا...
-
یاقوت
لغتنامه دهخدا
یاقوت . (اِ) نام جوهری است مشهور و آن سرخ و کبود و زرد می باشد. گرم و خشک است در چهارم و قایم النار یعنی آتش او را ضایع نمی کند و با خود داشتن آن دفع علت طاعون کند. (برهان ) . بیرونی گوید حمزةبن الحسن اصفهانی آرد که اسم یاقوت به فارسی یاکند است . و ی...