کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوسیدن
لغتنامه دهخدا
خوسیدن . [ خوَ / خ ُدَ ] (مص ) خوابیدن . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ).
-
خوسیدن
لغتنامه دهخدا
خوسیدن . [ دَ ] (مص ) خشکیدن . || درهم کشیدن . || پرچین کرده شدن . || تر کرده شدن . || جاری شدن از چشم . || جمع کردن . گرد کردن . فراهم آوردن . (ناظم الاطباء).