کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خورشیدی ظاهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
solar parallax
اختلافمنظر خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] زاویهای که شعاع استوایی زمین از فاصلۀ یک واحد نجومی تحت آن دیده شود
-
passive solar system
سامانۀ انفعالی خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سامانۀ گرمایش یا سرمایش خورشیدی که بدون استفاده از وسایل مکانیکی و فقط بهکمک گرانش و جریان گرما و تبخیر کار میکند
-
solar quiet current system
سامانۀ جریان آرام خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سامانۀ جریان موجود در لایۀ ای (E region) یونسپهر که علت وقوع تغییرات روز آرام خورشیدی است
-
active solar system
سامانۀ فعال خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سامانۀ گرمایش یا سرمایش خورشیدی که با وسایل مکانیکی مانند موتور و پمپ و شیرآلات کار میکند
-
solar quiet day variation
تغییرات روز آرام خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییرات میدان مغناطیسی زمین در روزهای آرام مغناطیسی
-
solar drying
خشک کردن خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند خشک کردن مواد غذایی با انرژی خورشیدی، بهنحویکه معمولاً هوای گرمشده توسط خورشید در عملیات خشک کردن مورد استفاده قرار میگیرد
-
solar dryer
خشککن خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خشککنی که در آن منبع انرژی برای خشک کردن مواد غذایی خورشید است، بهصورتیکه معمولاً هوای گرمشده توسط نور خورشید در عملیات خشک کردن مورد استفاده قرار میگیرد
-
solar-terrestrial phenomena
پدیدههای خورشیدی ـ زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] پدیدههای قابلمشاهده بر روی زمین ناشی از تأثیر خورشید
-
جستوجو در متن
-
معادله
لغتنامه دهخدا
معادله . [ م ُ دَ ل َ / دِ ل ِ ] (از ع ،اِمص ) برابری . هم چندی . هم سنگی . هم تنگی . توازن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معادلة شود. || (اصطلاح ریاضی ) تساوی بین مقادیر معلوم و مجهول ، به شرطی که تنها به ازای مقادیر خاصی از مجهول برقرار ب...
-
خورشید
لغتنامه دهخدا
خورشید. [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ) (از: خور+ شید) خور. مهر. هور. شمس . شارق . بیضاء. شید. (مهذب الاسماء).روز. غزاله . (یادداشت بخط مؤلف ). ستاره ای که جاذبه ٔ گرانشی آن اجرام منظومه ٔ شمسی را بر مداراتشان نگاه میدارد. نزدیکترین ثوابت است به زمین و با وجو...