کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوردگی ـ خستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cracking 1
تَرَکخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] وجود ترک در یک سنگ یا کانی
-
cracking
تَرَکخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] به وجود آمدن تَرَک در سطح روکش راه براثر حرکت وسایل نقلیه یا فشارهای محیط یا نامرغوبی مصالح
-
corrosion index
شاخص خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] میزان خورندگی یا رسوبگذاری آب
-
volvulus
پیچخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] گره خوردن یا پیچ خوردن بخشی از مجرای گوارش که معمولاً به انسداد نسبی یا کامل آن منجر میشود
-
anode corrosion
خوردگی آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] انحلال فلزی که بهعنوان آند عمل میکند
-
fretting corrosion
خوردگی اصطکاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تخریب در میانای سطوح درحالتماس به دلیل اثر توأم خوردگی و اصطکاک
-
parasitic corrosion
خوردگی انگلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی آند آلومینیمی در سامانههای باتری هوا یا باتری آلومینیم که در آنها از برقکافِ بازی استفاده میشود
-
bacterial corrosion
خوردگی باکتریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی حاصل از موادی مثل سولفوریکاسید یا آمونیاک که براثر فعالیت باکتریهای خاصی تولید میشود
-
vapour corrosion
خوردگی بخاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی ناشی از محیطی که در آن آلودهکنندههای فرّار وجود دارد
-
impingement corrosion
خوردگی برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← حملۀ برخوردی 2
-
radiation corrosion
خوردگی تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی فلز براثر تابش شدید ذراتی همچون نوترون یا دیگر ذرات پُرانرژی
-
wet corrosion
خوردگی تَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که در نتیجۀ تماس ماده با آب پدید میآید
-
sour corrosion
خوردگی ترش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که براثر وجود هیدروژنسولفید حلشده در آب به وجود میآید
-
contact corrosion
خوردگی تماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی دو فلز غیرهمجنس، بدون پوشش محافظ، هنگامی که با یکدیگر و در یک مایع پس از تشکیل پیل برقکافتی در تماس باشند
-
exfoliation corrosion, lamellar corrosion
خوردگی تورقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی موضعی که در زیر سطح و در مناطقی موازی با سطح اتفاق میافتد و در نتیجۀ آن فلز خوردهشده بهصورت لایههای نازک ظاهر میشود