کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوردگی در خلأ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
parting corrosion
خوردگی جدایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← خوردگی گزینشی
-
reducing-atmosphere corrosion
خوردگی جوّکاهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← خوردگی فاز گازی
-
oil-ash corrosion
خوردگی خاکسترنفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی براثر رسوب خاکستر مذاب حاصل از سوختهای حاوی وانادیم که سبب انحلال لایههای محافظ اکسیدی و نفوذ سریع اکسیژن و دیگر گازهای حاصل از احتراق به سطح فلز میشود
-
dry corrosion
خوردگی خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← خوردگی گازی
-
abrasion corrosion
خوردگی سایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند توأم سایش و خوردگی که براثر آن فلز بهصورت مکانیکی از بین میرود
-
flow-induced corrosion
خوردگی شارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی ناشی از شارش
-
general corrosion
خوردگی عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← خوردگی یکنواخت
-
caustic corrosion
خوردگی قلیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی لولههای دیگهای بخار ناشی از وجود مقدار زیادی سدیمهیدروکسید متـ . حملۀ قلیایی caustic attack
-
gaseous corrosion
خوردگی گازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که صرفاً براثر عامل خورندۀ گازی و بدون وجود فاز آبی رخ میدهد متـ . خوردگی خشک dry corrosion
-
selective corrosion
خوردگی گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی عناصر معینی از آلیاژ متـ . جدایش گزینشی selective leaching آلیاژزدایی dealloying corrosion خوردگی جدایشی parting corrosion
-
solution corrosion
خوردگی محلولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی تورمی که مواد حاصل از آن بهراحتی حل میشود
-
bearing corrosion
خوردگی یاتاقان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] حملۀ شیمیایی ـ اسیدی به آلیاژ یا یکی از فلزهای آلیاژ یاتاقان که ناشی از تجزیۀ روغن یا گریس است
-
uniform corrosion
خوردگی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که با سرعت یکسانی بر روی سطح فلز به وجود میآید متـ . خوردگی عمومی general corrosion
-
کرم خوردگی
فرهنگ فارسی معین
(کِ. خُ دِ) (حامص .) نوعی پوسیدگی و فساد دندان که با تغییر رنگ ظاهری آن همراه است .
-
دست خوردگی
لغتنامه دهخدا
دست خوردگی . [ دَ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دست خورده . دست خورده بودن . رجوع به دست خورده و دست خوردن شود.