کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خود آرامی 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خود کردن
لغتنامه دهخدا
خود کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کلاه خود بر سر گذاردن . کنایه از مسلح شدن است .
-
جستوجو در متن
-
زبان آرامی
لغتنامه دهخدا
زبان آرامی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لهجه ای از زبان سامیان بدوی مشرق فرات . رجوع به «آرامی » شود.
-
Aramaic script
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکریپت آرامی
-
ruttily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
costively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
joltily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
gradatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
sluggishly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی، سست
-
overloudly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
semiarticulately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه آرامی
-
loftily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
lightly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی، سبک
-
limpidly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی
-
stellately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی