کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودکِشَند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
trainset
خودکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری که بعضی یا تمام واگنهای آن دارای نیروی رانش باشد و برای حرکت نیازمند لوکوموتیو نباشد
-
واژههای مشابه
-
electric multiple unit, EMU
خودکِشَند برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلۀ نقلیۀ حمل مسافر که با نیروی محرکۀ الکتریکی بر روی خط آهن حرکت میکند
-
diesel multiple unit, DMU
خودکِشَند دیزلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلۀ نقلیۀ حمل مسافر که با نیروی محرک دیزلی بر روی خط آهن حرکت میکند
-
جستوجو در متن
-
rail detector car, rail flaw detector
ماشین عیبیاب ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی خودکِشَند که به دستگاههای ویژهای برای شناسایی عیوب ریل مجهز است
-
traction motor
موتور کِشنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] موتور الکتریکی مورد استفاده برای تأمین گشتاور محرک یا ترمزی یک محور خودکِشَند یا لوکوموتیو
-
powered bogie, motor bogie
بوژی موتوردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی بوژی که دارای نیروی محرک یا موتور است و معمولاً در قطارهای خودکِشَند به کار میرود