کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودکاری 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
automaticity
خودکاری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی پردازش شناختی که در آن رفتارهای تمرینشده بهسرعت و با تلاش اندک یا بدون توجه آگاهانه انجام میشود متـ . فرایند خودکار automatic process
-
جستوجو در متن
-
self-propelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکاری
-
automatic process
فرایند خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← خودکاری
-
thermograph
دمانگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنج خودکاری که دما را بهطور پیوسته ثبت میکند
-
automatization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماسیون، خودکاری، حالت خودکار، حرکت غیر ارادی
-
automatic half-barrier crossing, AHBC
تقاطع نیمراهبند خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تقاطع همسطح خودکاری که به نیمراهبند مجهز شده باشد
-
automation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماسیون، خودکاری، دستگاه تنظیم خودکار، کنترل و هدایت دستگاهی بطور خودکار
-
automatism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک، حرکت خود بخود، حالت خودکاری، حرکت غیر ارادی، کار عادی و بدون فکر
-
mobile robot, mobile platfrom
روبات سیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاه خودکاری که میتواند در محیط مفروضی حرکت کند اختـ . روباس mobot
-
آفتومات
فرهنگ فارسی معین
[ روس . ] ( اِ.)=آفتامات :کلید خودکاری اس ت که فقط اجازه می دهد برق ازجانب دینام به باطری رود ولی اجازة بازگشت نمی دهد.
-
online analysis
تجزیۀ برخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سامانۀ تجزیۀ خودکاری که در آن با استفاده از کاوند از منبع نمونه میگیرند و سپس نمونه را وارد بخش تجزیه میکنند
-
grade crossing protection signal
چراغ راهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] چراغ راهنمایی چشمکزن یا راهبند خودکاری که در تقاطع جاده و ریل نصب میشود و با نزدیکشدن قطار فعال میشود
-
automated teller machine, ATM1, automatic teller machine, automated banking machine, ABM, cash machine, cashpoint, cashline, automated teller, automatic teller, cash dispenser
خودپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه الکترونیکی خودکاری که با قرار دادن کارتهای بانکی در آن بعضی از خدمات بانکی مانند دریافت وجه از حساب یا انتقال وجه از حسابی به حساب دیگر و پرداخت قبض را فراهم میکند
-
virtual teller machine, video teller machine, VTM, personal teller machine, PTM
فراپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه الکترونیکی خودکاری که فرد میتواند ازطریق آن بیشتر خدمات بانکی ازقبیل افتتاح انواع حسابهای بانکی، دریافت یا وصول چک، دریافت تسهیلات و نقلوانتقال پول را در تمام ساعات شبانهروز انجام دهد و در صورت نیاز به کمک کارشناس بانک ازطریق دور...