کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودمحور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خودمحور
مترادف و متضاد
خودمدار، خودبین، خودخواه، خودپسند، خودپرست
دیکشنری
egocentric
-
جستوجوی دقیق
-
خودمحور
واژگان مترادف و متضاد
خودمدار، خودبین، خودخواه، خودپسند، خودپرست
-
egocentric
خودمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که به خودمحوری تمایل دارد
-
جستوجو در متن
-
self-mortification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمحور
-
self-centered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمحور، ثابت ونامتحرک، متوجه نفس خود، خودگرای
-
تکرو، تکرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. خودسر، خودمحور ۲. جمعگریز، جماعتگریز ۳. تنهارو
-
self-abasement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمحور، پست سازی یا تحقیر خود، کف نفس، تذلیل نفس، خود شکنی
-
concrete operational stage
مرحلۀ عملیات عینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، سومین مرحله که در آن کودکان کمتر خودمحور هستند و در مورد اشیای عینی و موقعیتها و تجربیات مربوط به آنها منطقی میاندیشند