کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
انتیم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: intime] 'antim خودمانی؛ صمیمی.
-
friendliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستانه، خودمانی
-
comradely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستانه، خودمانی
-
theirs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودشان، خودمانی
-
its
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آن، مال آن، مال ان، خودمانی، ... آن
-
klatch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاچ، اجتماع خودمانی
-
familiarity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشنایی، انس، اشنایی، خودمانی
-
nickname
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام مستعار، کنیه، نام خودمانی، کنیه دادن
-
their
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودشان، شان، خودمانی، مال ایشان، مال انها
-
closest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکترین، نزدیک، تنگ، خودمانی
-
klatches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه ها، اجتماع خودمانی
-
familiarities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشنایی، انس، اشنایی، خودمانی
-
باز شدن رو
لهجه و گویش تهرانی
پر رو و خودمانی شدن
-
her
دیکشنری انگلیسی به فارسی
او، اورا، مال او، باو، خودمانی، ان زن را، ... او
-
اليف
دیکشنری عربی به فارسی
رام , اهلي , بيروح , بيمزه , خودماني , راه کردن