کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خودمانی
/xodemāni/
معنی
۱. [عامیانه] مانند خودی؛ بیتکلف.
۲. (قید) با حالتی به دور از تکلف: خودمانی حرف میزد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آشنا، محرم، خودی ≠ بیگانه، غریبه، نامحرم
۲. بیتکلف، خودحال، یکرنگ ≠ متکلف
۳. صمیمی
۴. صمیمانه، بیتکلفانه، خودحالانه ≠ رسمی
۵. خصوصی، محرمانه
۶. انتیمشدن
۷. بیریا شدن ≠ متکلف بودن
دیکشنری
casual, chummy, confidential, entre nous, familiar, homely, homespun, homey, informal, informally, inside, nonstandard, pickup, private, shirt-sleeve, slangy, unbuttoned, unceremonious
-
جستوجوی دقیق
-
خودمانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشنا، محرم، خودی ≠ بیگانه، غریبه، نامحرم ۲. بیتکلف، خودحال، یکرنگ ≠ متکلف ۳. صمیمی ۴. صمیمانه، بیتکلفانه، خودحالانه ≠ رسمی ۵. خصوصی، محرمانه ۶. انتیمشدن ۷. بیریا شدن ≠ متکلف بودن
-
خودمانی
فرهنگ فارسی معین
(خُ دِ)(ص نسب .)خودی ، خصوصی ، بی تعارف و تکلف .
-
خودمانی
لغتنامه دهخدا
خودمانی . [ خوَ / خ ُ دِ ] (ص نسبی ) محرم . مقابل بیگانه . خودی .
-
خودمانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) xodemāni ۱. [عامیانه] مانند خودی؛ بیتکلف.۲. (قید) با حالتی به دور از تکلف: خودمانی حرف میزد.
-
خودمانی
دیکشنری فارسی به عربی
اليف , بسيط , عائلي , عارف , عميق , مالوف
-
واژههای مشابه
-
رستوران خودمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری خودمانی
-
casual dining restaurant
غذاخوری خودمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری در محیطی آسوده و دوستانه و غذاهایی با قیمت مناسب متـ . رستوران خودمانی
-
خودمانی وصمیمانه
دیکشنری فارسی به عربی
بسيط
-
نام خودمانی
دیکشنری فارسی به عربی
کنية
-
خودمانی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لف
-
رستوران خودمانی سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری خودمانی سریع
-
quick casual restaurant
غذاخوری خودمانی سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری پرطرفدار و دلپذیر که غذاهای آماده و تازه را همراه با خدمات مناسب در کمترین زمان عرضه میکند متـ . رستوران خودمانی سریع
-
جستوجو در متن
-
heart-to-heart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دل به دل، بطور خودمانی و صمیمانه، صمیمی، خودمانی