کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خودادن
دیکشنری فارسی به عربی
موسم
-
واژههای همآوا
-
خو دادن
واژگان مترادف و متضاد
انس دادن، الفتدادن، عادت دادن، آمخته کردن
-
خو دادن
لغتنامه دهخدا
خو دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) عادت دادن . معتاد کردن . معتاد نمودن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
معتاد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خودادن، انس دادن، عادت دادن، آمخته کردن ۲. افیونی کردن، تریاکی کردن
-
موسم
دیکشنری عربی به فارسی
فصل , فرصت , هنگام , دوران , چاشني زدن , ادويه زدن , معتدل کردن , خودادن