کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواهیدن
لغتنامه دهخدا
خواهیدن . [ خوا / خا دَ ] (مص ) طلب کردن . استدعاء کردن . درخواست کردن . (ناظم الاطباء) : نوح چون شمشیر درخواهید از اوموج طوفان گشت از شمشیر او. مولوی .|| شفاعت کردن . توسط نمودن . || آرزو داشتن . آرزوکردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
خوستن
لغتنامه دهخدا
خوستن . [ خوَس ْ / خُس ْ ت َ ] (مص ) خواستن . (یادداشت مؤلف ). خواهیدن : گر جاه و آبروی خوهی معصیت مورزاز طاعت خدای طلب آبروی وجاه . سوزنی .شاها مترس خون ستمکاره ریختن می ریزبی محابا خوه شای و خوه مشای . سوزنی .گر می بخوهی کشت چه امروز و چه فرداور د...