کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهراندر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خواهراندر
/xāhar[']andar/
معنی
خواهری که از پدر یا مادر دیگر باشد؛ ناخواهری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواهراندر
لغتنامه دهخدا
خواهراندر. [ خوا / خا هََ اَدَ ] (اِ مرکب ) ناخواهری . کسی که یا از طرف مادر یااز طرف پدر یا با شخص خواهر میشد. (ناظم الاطباء).
-
خواهراندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xāhar[']andar خواهری که از پدر یا مادر دیگر باشد؛ ناخواهری.
-
خواهراندر
دیکشنری فارسی به عربی
اخت من الاب
-
جستوجو در متن
-
اخت من الاب
دیکشنری عربی به فارسی
ناخواهري , خواهراندر
-
اندر
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [پهلوی: andar] [قدیمی] 'andar ۱. در؛ تو؛ درونِ؛ در میانِ.۲. (پیشوند) بر سر افعال درمیآید: اندرآمدن (درآمدن)، اندرافتادن (درافتادن).۳. (پسوند) در آخر اسم (معمولاً اعضای خانواده) درمیآید و معنی خوانده یا ناتنی میدهد: پدراندر (پدرخوا...
-
اندر
لغتنامه دهخدا
اندر. [ اَ دَ ] (پساوند) افاده ٔ معنی غیریت می کندچون با مادر و پدر و خواهر و برادر ترکیب کنند همچومادراندر و پدراندر و خواهراندر و برادراندر. (برهان قاطع). افاده ٔ معنی غیریت میکند چنانکه مادراندر وپدراندر و برادراندر و خواهراندر و دختراندر یعنی نام...