کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواهران
لغتنامه دهخدا
خواهران . [ خوا / خا هََ ] (اِ) ج ِ خواهر. اخوات . (یادداشت بخط مؤلف ) (ناظم الاطباء).- خواهران پدر ؛ عمه ها.عمات .- خواهران سهیل ؛ دو ستاره ای که بتازی اختاسهیل گویند یعنی شعرای یمانی و شعرای شامی .
-
واژههای مشابه
-
هفت خواهران
لغتنامه دهخدا
هفت خواهران . [ هََ خوا / خا هََ ] (اِخ ) کنایت از هفت کوکب بنات النعش . (از غیاث ). هفت اختان . رجوع به هفت اختان شود.
-
سه خواهران
فرهنگ فارسی معین
( ~ .خا هَ) سه ستاره از بنات النعش ...
-
هفت خواهران
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا هَ) نک . هفت اورنگ .
-
جستوجو در متن
-
أَخَوَاتِهِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
خواهران آنها
-
خووارُون
لهجه و گویش بختیاری
xuwârun خواهران.
-
Bronte sisters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهران برونته
-
اخوات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اُخت] [قدیمی] 'axavāt ۱. = اخت۲. خواهران.
-
sires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهران، پدر، اعلیحضرتا، پدری کردن
-
هفت برادران
لغتنامه دهخدا
هفت برادران . [ هََ ب َ دَ ] (اِخ ) به معنی هفت اورنگ است که هفت ستاره ٔ بنات النعش باشد. (برهان ). هفت خواهران . رجوع به هفت خواهران شود.
-
سه دختر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .دُ تَ) نک سه خواهران .
-
siblings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهران و برادران، هم نژاد، برادر یا خواهر، هم نیا
-
sisterhoods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهران، خواهری، انجمن خیریه مذهبی نسوان