کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خواند
فعل
بن گذشته: خواند
بن حال: خوان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواند
لغتنامه دهخدا
خواند. [ خوا / خا ] (اِ) خداوند را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). خواجه . (مجالس النفایس ). || (ص ) تند. تیز. (فرهنگ جهانگیری ).
-
خواند
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bešxund طاری: bešxund طامه ای: boyxund طرقی: ârešxund کشه ای: bešxund نطنزی: ârešxund
-
واژههای مشابه
-
فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعى
-
فرا خواند
واژهنامه آزاد
دعوت کردن،تشویق به دعوت
-
قاسم خواند امیر
لغتنامه دهخدا
قاسم خواند امیر. [ س ِ خوا / خا اَ ] (اِخ )یکی از اکابر خراسان است معاصر شاه اسماعیل صفوی . تیمور سلطان وی را با چند تن دیگر از هرات کوچانیده باخود به سمرقند برد. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 536).
-
به حضور فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعى
-
سفیرى را فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي سفيراً
-
به دادگاه احضار كرد (فرا خواند)
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي إلى المحكمة
-
سفیرى را به حضور طلبید (فرا خواند)
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي سفيراً
-
جستوجو در متن
-
استدعى
دیکشنری عربی به فارسی
فرا خواند , احضار كرد , خواست , درخواست كرد , طلبيد , به حضور طلبيد , به حضور فرا خواند
-
مرثیه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] marsiyexān کسی که مرثیه میخواند.
-
تَدْعُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
مي خواند-دعوت مي کند
-
سَنَدْعُ
فرهنگ واژگان قرآن
به زودي خواهيم خواند