کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوارزم شهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوارزم شهر
لغتنامه دهخدا
خوارزم شهر. [ خوا / خا رَ ش َ ] (اِخ ) خوارزم . رجوع شود به خوارزم در این لغت نامه و نزهةالقلوب ص 179 و 180.
-
واژههای مشابه
-
دریاچه ٔ خوارزم
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ خوارزم . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) بحیره ٔ خوارزم . دریاچه ٔ آرال که نزد جغرافیون قرون وسطی دریاچه ٔ خوارزم نامیده شد. (یسنا ج 1 ص 54). رجوع به آرال در ردیف خود شود.
-
دریای خوارزم
لغتنامه دهخدا
دریای خوارزم . [ دَرْ ی ِ خوا /خا رَ ] (اِخ ) بحر خوارزم . بحیره ٔ خوارزم . دریاچه ٔ خوارزم . رجوع به بحر خوارزم و دریاچه ٔ خوارزم شود.
-
اخطب خوارزم
لغتنامه دهخدا
اخطب خوارزم . [ اَ طَ ب ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) رجوع به ابوالمؤید موفق بن احمدبن محمد در این کتاب و روضات الجنات ص 750 شود.
-
بحیره ٔ خوارزم
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ خوارزم . [ ب ُ ح َ رَ ی ِ خوا / خا رَ / رِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ خوارزم که آب جیحون در آن میریزد. و رجوع به خوارزم و دریاچه ٔ خوارزم شود.
-
خسرو خوارزم
لغتنامه دهخدا
خسرو خوارزم . [ خ ُ رَ / رُ وِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) نام عام امراء خوارزم . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خوارزم نو
لغتنامه دهخدا
خوارزم نو. [ خوا / خا رَ م ِ ن َ ] (اِخ ) خوارزم . رجوع به خوارزم در این لغت نامه و نزهةالقلوب ص 177 شود.
-
خوارزم و بلخ
فرهنگ گنجواژه
ولایات ایران باستان.
-
جستوجو در متن
-
بیرونی
لغتنامه دهخدا
بیرونی . (ص نسبی ) نسبت باشد بخارج خوارزم و در خوارزم آنکه را از خود شهر نبود میگفتند بیرونیست . و در لهجه ٔ خوارزمی میگفتند ابیرنل است . (از انساب سمعانی ).
-
واخجک
لغتنامه دهخدا
واخجک . [ ] (اِخ ) (کوشک ...) بنایی بوده است در خوارزم که چنگیز هنگام فتح شهر مزبور از خراب کردن آن صرفنظر کرد. در تاریخ مغول عباس اقبال ص 47 بنقل از طبقات ناصری چنین آمده است : «چنگیزخان توشی و جغتای را با لشکر گران بطرف خوارزم فرستاد تا لشکر بدر خو...
-
قزل اروث
لغتنامه دهخدا
قزل اروث .[ ق ِ زِ اَرْ وَ ] (اِخ ) ممکن است نام شهر افراوه یا فراوه باشد. رابینو آرد: در چهارمنزلی دهستان سر راه خوارزم شهر افراوه بود که گمان میرود همان شهر کنونی قزل اروث باشد که مشتق از اسم مجهول قزل الرباط، قراولخانه است . (مازندران و استرآباد ر...
-
چوکی
لغتنامه دهخدا
چوکی . (اِخ ) شهری که نادرشاه مابین ابیورد و کلات بنا کرد و علت بناکردن آن در این محل آن بود که نادرشاه در اینجا متولد شده بود. بعد از نادر این شهر خراب شد. این شهر شبیه شهر شاه جهان آباد هندوستان ولی از آن کوچکتر بود و نهری از وسط بازار بزرگ آن جاری...
-
بایکغود
لغتنامه دهخدا
بایکغود. (اِخ ) از امرای خوارزم . در مطلعالسعدین آمده است که در وقایع سال 781 هَ . ق . و فتح خوارزم به دست امیرتیمور به طرفةالعینی شهر خوارزم مسخر شد و خزاین ودفاین چندین ساله ٔ اولاد امیر بایکغود به دست لشکر منصور افتاد. و رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1...