کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواربار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خواربار
/xārbār/
معنی
مواد اولیه برای تهیۀ خوراک انسان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آذوقه، ارزاق، توشه، خوراک، خوراکی، طعام، قوت، ماکول
دیکشنری
groceries, provision
-
جستوجوی دقیق
-
خواربار
واژگان مترادف و متضاد
آذوقه، ارزاق، توشه، خوراک، خوراکی، طعام، قوت، ماکول
-
خواربار
فرهنگ فارسی معین
(خا) (اِمر.) 1 - آنچه خورده شود. 2 - ارزاق .
-
خواربار
لغتنامه دهخدا
خواربار. [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) خوراک . طعام . (ناظم الاطباء). آنچه بخورند. (شرفنامه ٔ منیری ). گندم وجو و برنج و توسعاً هر خوردنی . (یادداشت بخط مؤلف ): نخشبیان همه بیعت کردند و بحرب بیرون آمدند و توانگران خواربار بیرون کردند از بیم قحط و حرب اندر...
-
خواربار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xārbār مواد اولیه برای تهیۀ خوراک انسان.
-
خواربار
دیکشنری فارسی به عربی
بقالة , مواد غذائية , يرقة
-
واژههای مشابه
-
خواربار رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
مون
-
خواربار فروش
دیکشنری فارسی به عربی
بقال
-
مغازه خواربار یامشروب فروشی
دیکشنری فارسی به عربی
حانة
-
عطاری خواربار فروشی
دیکشنری فارسی به عربی
بقالة
-
جستوجو در متن
-
victual
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فداکاری، خواربار، ماکولات، اذوقه، غذا ذخیره کردن، خواربار تامین کردن، خواربار رساندن
-
بقالة
دیکشنری عربی به فارسی
بقالي , عطاري خواربار فروشي , خواربار
-
victualed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیروزی، غذا ذخیره کردن، خواربار تامین کردن، خواربار رساندن
-
grocery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواربار، بقالی، عطاری، عطاری خواربار فروشی