کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سهاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] sohād بیداری؛ بیخوابی؛ کمخوابی.
-
supination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوق دادن، تاق باز خوابی، برپشت خوابی
-
unpersonableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
spiritlessness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
uncoffer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
illiberality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
unhealableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
unloveliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
desensitising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
uncommodiousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
wantless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
nepotistical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
greaselessness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
unwellness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی
-
bedlamised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی