کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوابیدنکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوابیدنکی
لغتنامه دهخدا
خوابیدنکی . [ خوا / خا دَ ن َ ] (ق مرکب ) بهیئت خوابیده . بحالت خوابیده . چون : خوابیدنکی غذا خورد.
-
خوابیدنکی
لهجه و گویش تهرانی
بصورت خوابیده
-
جستوجو در متن
-
کی
لهجه و گویش تهرانی
پسوند:آبکی،راستکی،دروغکی،خوابیدنکی
-
خوابیدنک
لغتنامه دهخدا
خوابیدنک . [ خوا / خا دَ ن َ ] (اِمصغر) خواب کوچک . خواب حقیر. چون : امروز بعد از ظهر با هزار زحمت خوابیدنکی کردیم .
-
اکی
لغتنامه دهخدا
اکی . [ اَ / -ََکی ] (پسوند) گاه کاف ماقبل مفتوح جزو کلمه است و یای نسبت بدان اضافه شود، چون : نمکی ، سینکی . و گاه کاف ماقبل مفتوح و یاء مجموعاً برای نسبت آید، چنانکه در تداول عامه گویند: پیشکی (استلاف ؛ بهاپیشکی گرفتن ). مفتکی (بمفت ). زیرزیرکی (پن...
-
کی
لغتنامه دهخدا
کی . (ادات استفهام ، ضمیر استفهامی ) که . چه کس و کدام کس . و کی است ، یعنی چه کس هست و کی آمد و کی رفت ، یعنی کدام کس آمد و کدام کس رفت . (ناظم الاطباء). که ؟ چه کس ؟ کدام کس ؟ (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). که ؟ چه کس ؟توضیح آنکه چون کی (= که ) به...