کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواباندن کپه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tip layering
خواباندن انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن نوک شاخه در خاک قرار داده میشود تا ریشهدار شود
-
simple layering
خواباندن ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن بخشی از یک شاخۀ بلند و باریک بهجز انتهای آن در زیر خاک قرار میگیرد تا ریشهدار شود
-
trench layering
خواباندن شیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن یک شاخۀ بلند با چند جوانه در کف شیار کمعمقی قرار داده میشود و بهتدریج که شاخههای جدید رشد میکنند، خاک افزوده میشود تا شاخهها ریشهدار شود
-
serpentine layering, compound layering
خواباندن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن قسمتهایی از یک شاخۀ بلند و باریک بهطور متناوب در زیر خاک قرار گیرد
-
air layering
خواباندن هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن پس از زخم کردن قسمتی از شاخه و قرار دادن موادی مانند مواد پوسیدۀ گیاهان آبزی در اطراف آن ریشهزایی صورت گیرد
-
چشم خواباندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) (مص ل .) نک چشم - پوشی .
-
چشم خواباندن
لغتنامه دهخدا
چشم خواباندن . [ چ َ / چ ِ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) تغافل کردن . گویند فلانی چشم خود را خوابانیده است ؛یعنی دیده و دانسته تغافل کرده است . (از آنندراج ). نادیده انگاشتن . خود را به نادیدگی زدن : دشمنان را دارم از تیغ تغافل سینه چاک چشم خواباندن بود ش...
-
mound layering, stooling, stool layering
خواباندن کپهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن ساقه را از چندسانتیمتری خاک قطع میکنند و بر روی آن بهتدریج خاک میریزند تا شاخههای جدید تولید و بهمرور ریشهدار شود
-
لای پنبه خواباندن
واژهنامه آزاد
در ناز و نعمت بزرگ کردن.