کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنزوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خنزوان
لغتنامه دهخدا
خنزوان . [ خ َ زَ ] (ع اِ)کپی . بوزینه . || خوک نر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
-
خنزوان
لغتنامه دهخدا
خنزوان . [ خ ُ زُ ] (ع اِمص ) تکبر. نخوت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خنزوانات .
-
جستوجو در متن
-
خنزوانات
لغتنامه دهخدا
خنزوانات . [ خ ُ زُ ] (ع اِ) ج ِ خنزوان . یقال : هو ذوخنزوانات . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
کپی
لغتنامه دهخدا
کپی . [ ک َ / ک َپ ْ پی ] (اِ) میمون . بوزینه . اَبوزَنَه . بوزنه . حَمْدونه . (یادداشت مؤلف ). قرد. (ترجمان القرآن ). میمون را گویند عموماً و میمون سیاه راخصوصاً و به زبان علمی هند نیز میمون را کپی می گویند و آن جانوری است شبیه به آدمی . (برهان ). ...