کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنثایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
neutrality 2
خنثایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] وضعیتی بین ویژگی اسیدی و بازی محلولها چنانکه PH محلول هفت باشد
-
واژههای مشابه
-
electron neutrality principle
اصل الکترونخنثایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اصلی که براساس آن در ترکیبات خالص و محلولهای برقکاف حاصلِجمع بارهای مثبت و منفی صفر است
-
جستوجو در متن
-
magnetic trap
تلۀ مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1- آرایشی از میدان مغناطیس یرای نگهداری پلاسما یا ذرات خنثایی که دارای گشتاور مغناطیسیاند 2- وسیلهای ب ذ
-
خنثی
لغتنامه دهخدا
خنثی . [ خ ُ ثا ] (اِ) بسریانی سریش را گویند و آن چیزی است که صحافان و کفشدوزان بکار برند. (برهان قاطع). نباتی است برگ آن چون برگ گندنا با ساقی املس و ریشه های دراز و فارسی آن سریش است . (بحر الجواهر). برواق ، اسفودالس تیقلیش . ابجة. سریش . چریش . (ی...
-
معرف
لغتنامه دهخدا
معرف . [ م ُ ع َرْ رِ ] (ع ص ) تعریف کننده و شناخت کناننده . (غیاث ) (آنندراج ). آنکه می شناساند و تعریف می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). شناساننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : روغن مصری و مشک تبتی را در دو وقت هم معرف س...