کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خناجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خناجر
/xanājer/
معنی
= خنجر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خناجر
لغتنامه دهخدا
خناجر. [ خ َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ خُنجور. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || ج ِ خنجر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) : خناجر جز با حناجر مضاربت نمیکرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
-
خناجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ خنجر] [قدیمی] xanājer = خنجر
-
جستوجو در متن
-
خنجور
لغتنامه دهخدا
خنجور. [ خ ُ ] (ع ص ) ناقه ٔ بسیارشیر. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خَناجَر.
-
مضاربت
لغتنامه دهخدا
مضاربت . [ م ُ رَ / رِب َ ] (از ع ، مص ) مال به کسی دادن برای تجارت که نفعآن شرکت باشد. (غیاث ). و رجوع به مضاربة شود. || نبرد کردن : خناجر جز با حناجر مضاربت نمی کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 323).
-
حناجر
لغتنامه دهخدا
حناجر. [ ح َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ حنجره به معنی نای گلو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) : خناجر جز با حناجر مضاربت نمیکرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به حنجره شود. || ج ِ حنجور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به حنجور شود.
-
پلارک
لغتنامه دهخدا
پلارک . [ پ َ رُ ] (اِ) پَلالُک . جنسی است از پولاد گوهردار. جنسی است از آهن پولاد هندی . (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). بلارک . بلالک : چه چیز است آن رونده تیر خسروچه چیز است آن پلالک تیغ برّان یکی اندر دهان حق زبان است یکی اندر دهان مرگ دندان . عنص...
-
خنجر
لغتنامه دهخدا
خنجر. [ خ َ /خ ِ ج َ ] (ع اِ) دشنه . دشنه ٔ کلان . چاقوی کلان . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). سلاحی نوکدار و برنده . (ناظم الاطباء). دشنه . (بحرالجواهر) (محمودبن عمر). نوعی از کارد یا شمشیر کوتاه نوک تیز هلالی جنگ را. (یادداشت بخط...