کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خموشانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خموشانه
/xamušāne/
معنی
۱. شراب گیرا و قوی؛ خاموشانه.
۲. حقالسّکوت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آرامآرام، بیسروصدا
۲. حقالسکوت
دیکشنری
hush money, mutely
-
جستوجوی دقیق
-
خموشانه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرامآرام، بیسروصدا ۲. حقالسکوت
-
خموشانه
لغتنامه دهخدا
خموشانه . [ خ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) حق السکوت . رشوتی که به کسی می دهند تا او در موردی سکوت کند. (یادداشت بخط مؤلف ) : صد دگر بخموشانه میدهم رشوت نه بهر من ز برای خدای را زنهار.انوری .
-
خموشانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xamušāne ۱. شراب گیرا و قوی؛ خاموشانه.۲. حقالسّکوت.
-
خموشانه
لهجه و گویش تهرانی
حقالسکوت
-
جستوجو در متن
-
حقالسکوت
واژگان مترادف و متضاد
خموشانه
-
حق السکوت
فرهنگ واژههای سره
خموشانه
-
خاموشانه
واژگان مترادف و متضاد
بیسروصدا، آرام، خموشانه