کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمسه مسترقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خمسة عشر
دیکشنری عربی به فارسی
پانزده
-
خمسه ٔ آل عبا
لغتنامه دهخدا
خمسه ٔ آل عبا. [ خ َ س َ ی ِ ل ِ ع َ ] (اِخ ) حضرت محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین صلوات اﷲعلیهم اجمعین را گویند. آنها را خمسه ٔ طیبه و «پنج تن » و پنج تن آل عبا نیز نامند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
وهشتواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (اوستایی vahištōišt) ‹هشتویش، هیشتواشت، وهشتوشت› [قدیمی] vaheštvāš روز پنجم از پنجۀ دزدیده؛ خمسۀ مسترقه.
-
اشنود
لغتنامه دهخدا
اشنود. [ اَ ن َ وَ ] (اِ) روز دوم از خمسه ٔ مسترقه را گویند. (از برهان ) (انجمن آرا). نام روز دوم است از خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم . (آنندراج ) (هفت قلزم ). روز دوم است از پنجه ٔ دزدیده که به تازی خمسه ٔ مسترقه خوانند. (جهانگیری ). در فرهنگ جهانگیری نام د...
-
هشت
لغتنامه دهخدا
هشت . [ هََ ] (اِ) نام روز چهارم از خمسه ٔ مسترقه . (ناظم الاطباء).
-
اشتود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'o(a)štavad ۱. روز دوم از خمسۀ مسترقه.۲. بخش دوم از پنج بخش گاتها.
-
اهنود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اهنوت› 'ahonvad ۱. نخستین بخش از پنج بخش گاتها.۲. روز اول از خمسۀ مسترقه یا پنجۀ دزدیده.
-
آهنود
لغتنامه دهخدا
آهنود. [ ن ُ وَ ] (اِ) اَهنُوَد. نام روز اول از خمسه ٔ مسترقه . || (اِخ ) نام گاتهای اول از پنج گاتها.
-
وخشت
لغتنامه دهخدا
وخشت . [ وَ ش َ ] (اِ) نام روز چهارم از خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم . (ناظم الاطباء) (برهان ) (آنندراج ).
-
اندرگاه
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (اِمر.) پنج روزی که به آخر سال اضافه می کردند، خمسة مسترقه ، پنجه دزدیده .
-
درود
لغتنامه دهخدا
درود. [ دُ ] (اِ) نام روز پنجم از خمسه ٔ مسترقه ٔ سالهای ملکی . (برهان ) (جهانگیری ).
-
وهشت
لغتنامه دهخدا
وهشت . [ وَ ش َ / وَه ْ ] (اِ) نام روز چهارم از خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم . (برهان ). و آن پنج روز دزدیده باشد. (انجمن آرا).
-
وهشت وشت
لغتنامه دهخدا
وهشت وشت . [ وَ هَِ وِ ] (اِ مرکب ) نام روز پنجم از خمسه ٔ مسترقه . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وهشت شود.
-
هشت ویش
لغتنامه دهخدا
هشت ویش . [ هََ ] (اِ) نام روز پنجم از خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم که روز آخر سال فارسیان باشد. (برهان ). هشتوگیش .
-
هشتوگیش
لغتنامه دهخدا
هشتوگیش . [ هََ ] (اِ) نام روز پنجم از خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم که روز آخر سال فارسیان است . (آنندراج ) (اشتینگاس ). رجوع به هشت ویش شود.