کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خمده
لغتنامه دهخدا
خمده . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حبله رود بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. دارای 130 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ قزقانچای و محصول آن غلات و بنشن و میوه و شغل اهالی زراعت و باغبانی و مکاری است . آب آن از چشمه که برای امراض جلدی مفید است آثار قلعه خرا...
-
خمده
لغتنامه دهخدا
خمده . [ خ َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) مخفف خمیده است که از خمیدن و خم گردیدن باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). || خفته . خوابیده . (برهان قاطع).