کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمان صغیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خمان صغیر
لغتنامه دهخدا
خمان صغیر. [ خ ُن ِ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خمان الارض . خمان الصغیر. خامأآقطی . رجوع به خمان الارض و خمان الصغیر شود.
-
واژههای مشابه
-
sheer 1
خَمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] انحنای طولی عرشه از دماغه تا پاشنه بهطوریکه از پهلو دیده میشود
-
sheer line, sheer curve
خط خَمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خَمانی که اختلاف ارتفاع عرشهها را با عرشۀ آزاد یا سطح آب در طول شناور نشان میدهد
-
طرح خَمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← طرح خَمان شناور
-
خمان کبیر
لغتنامه دهخدا
خمان کبیر. [ خ ُ ن ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از خمان است . رجوع به خمان شود.
-
خمان الارض
لغتنامه دهخدا
خمان الارض . [ خ ُ نُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) خمان الصغیر. خامأاقطی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خمان الصغیر
لغتنامه دهخدا
خمان الصغیر. [ خ ُ نُص ْ ص َ ] (ع اِ مرکب ) خمان الارض . خامأاقطی . رجوع به خمان الارض شود.
-
خمان بل
لغتنامه دهخدا
خمان بل . [ خ ُ مام ْ ب َ ] (اِ مرکب ) نوعی گیاه است . خمان . رجوع به خمان شود.
-
sheer plan, sheer draught
طرح خَمان شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشۀ نشاندهندۀ قسمتهای عمودی و طولی که از خط میانی شناور عبور میکند متـ . طرح خَمان
-
خمان چمان رفتن
لغتنامه دهخدا
خمان چمان رفتن . [ خ َ چ َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) با نشاط رفتن . تهطرس . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
آقطی صغیر
لغتنامه دهخدا
آقطی صغیر. [ ی ِ ص َ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام گیاهی که آن را اِبُل ،بُل ، بُل شیرین ، بیلسان خرد، بیلاسان خرد، بیل ، طراثیت ، طرثیث ، طرثوث ، شُن ، خامااَقطی ، خمان صغیر، خمان الارض ، غلیون و یدقه نیز گویند. و آن مسهلی قویست و لاطینی آن اِبولوس م...
-
آقطی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] ‹اقطی› (زیستشناسی) 'āqti گیاهی خودرو، با برگهایی شبیه برگ بادام، و گلهای ریز سفید و معطر که برای زینت در باغچه کاشته میشود و از چوب آن در ساختن اشیای زینتی استفاده میشود؛ آقطی صغیر؛ خمان صغیر؛ شون.
-
پلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پلیم› (زیستشناسی) palam گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران میروید. بلندیش تا یک متر میرسد. برگهایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه. گلهایش سفید یا گلیرنگ. میوهاش سیاهرنگ. میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد. از میوۀ آن مادۀ ملونی به رن...