کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جمع اوری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احصد , تجمع , خليع
-
چنگک
دیکشنری فارسی به عربی
خطاف , خليع , وتد
-
خط سیر
دیکشنری فارسی به عربی
خليع , طريق , مخطط الرحلة , مسار
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ضحاک بن یاسر بصری معروف به خلیع. رجوع به حسین خلیع شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن ضحاک خلیع. رجوع به ابوعلی خلیع و ابن ضحاک شود.
-
شیب
دیکشنری فارسی به عربی
انخفاض , خليع , معلق , منحدر , ميل
-
شیار
دیکشنری فارسی به عربی
اخدود , خليع , شق , قائمة , ناي , وادي
-
خمیدگی
دیکشنری فارسی به عربی
انحناء , تعديل , حلقة , خفيق , خليع , نزعة
-
چنگال
دیکشنری فارسی به عربی
حبوب , خف , خليع , شق , شوکة , مخلب , مسمار
-
بد اخلا ق
دیکشنری فارسی به عربی
خليع , عديم الاخلاق , فاجر , مزاجي , نافذ الصبر
-
جای پا
دیکشنری فارسی به عربی
اثر , اصبع القدم , خطوة , خليع , موطي ، أثَرُ الْقَدَمِ
-
رگه
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاد , بقعة , حبوب , خليع , خيط , عرق
-
خلعاء
لغتنامه دهخدا
خلعاء. [ خ َ ل َ ] (ع ص ) ج ِ خلیع است و خلیع فرزند بیرون کرده پدر و مادر می باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
-
پریشان رو
لغتنامه دهخدا
پریشان رو. [ پ َ رَ رو ] (نف مرکب ) خودسر. بی فرمان . خلیع.
-
سفر
دیکشنری فارسی به عربی
بعثة , تجارة , جولة , حج , حلوي , خليع , رحلة , سفر , سفرة