کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلوص نیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلوص نیت
واژهنامه آزاد
نیت پاک، کسی که کاملا نیت پاکی دارد
-
واژههای مشابه
-
saturation scale
مقیاس خلوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مجموعهرنگهایی که ازنظر خلوص رنگ به یک اندازه با هم تفاوت دارند
-
مقیاس خلوص الکل
دیکشنری فارسی به عربی
برهان
-
جستوجو در متن
-
sincerity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلوص، صمیمیت، خلوص نیت، صدق و صفا، بی ریایی
-
sincerities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صداقت، خلوص، صمیمیت، خلوص نیت، صدق و صفا، بی ریایی
-
اخلاص کیش
لغتنامه دهخدا
اخلاص کیش . [ اِ ] (ص مرکب ) اخلاصمند. دارای خلوص نیت .
-
اخلاص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'exlās ۱. خلوص نیت؛ پاک بودن؛ بیآلایشی.۲. عبادت خداوند با خلوص نیت.۳. (تصوف) توجه کامل سالک به خداوند.۴. (اسم) صدودوازدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای چهار آیه؛ توحید.۵. (اسم مصدر) [قدیمی] رها کردن؛ نجات دادن.
-
اخلاص
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پاک کردن ، ویژه کردن . 2 - (مص ل .) دوستی پاک و بی ریا داشتن ، خلوص نیت داشتن .
-
صدق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] sedq ۱. راست گفتن.۲. [مقابلِ کِذب] راستی و درستی.〈 صدق گفتار: راستی گفتار.〈 صدق مطلب: راستی و درستی مطلب.〈 صدق نیت: اخلاص؛ خلوص؛ درستی نیت.〈 صدق کردن: (مصدر لازم) درست درآمدن گفتار.
-
بی ریایی
لغتنامه دهخدا
بی ریایی . (حامص مرکب ) عمل و حالت بی ریا. صداقت . راستی . اخلاص . خلوص نیت . (ناظم الاطباء). رجوع به بی ریا و ریا شود.
-
بی طمعی
لغتنامه دهخدا
بی طمعی . [ طَ م َ] (حامص مرکب ) بی غرضی . صدق و خلوص نیت : کمال دوستی آمد ز دوست بی طمعی چه قیمت آرد آن مهر کش بها باشد.(اسرارالتوحید).
-
اخلاص
فرهنگ نامها
(تلفظ: exlās) (عربی) دوستی خالص داشتن ، خلوص نیت داشتن ، عقیده داشتن ، عقیده پاک داشتن ، ارادت صادق داشتن؛ (در تصوف) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند ؛ سورهی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه ؛ (در قدیم) رها کردن ، نجات دادن .
-
یک زبان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] yekzabān ۱. همصدا؛ همآواز.۲. هماهنگ؛ متفق.〈 یکزبان شدن: (مصدر لازم) [مجاز]۱. هماهنگ شدن؛ متحد شدن.۲. [قدیمی] با خلوص نیت رفتار کردن.〈 یکزبان گردیدن: (مصدر لازم) [مجاز] = 〈 یکزبان شدن