کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلق آزاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلق آزاری
لغتنامه دهخدا
خلق آزاری . [ خ َ ] (حامص مرکب ) مردم آزاری . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
mood 1
خُلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالت هیجانی کوتاه یا درازمدت که بر طرز فکر و دیدگاه و اعمال فرد تأثیر میگذارد
-
خَلَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
آفرید- خلق کرد(خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
خَلْقِ
فرهنگ واژگان قرآن
آفریدن (خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
خُلِقَ
فرهنگ واژگان قرآن
آفریده شد - خلق شد (خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
خُلُقُ
فرهنگ واژگان قرآن
اخلاق - رفتار(جمع خُلق که هم معنی با خَلق است با این تفاوت که خَلق مختص به هيئتها و اشکال و صور ديدني است و خُلق مختص به قوا و اخلاقياتي است که با بصيرت درک ميشود ، نه با چشم )
-
خُلق
لهجه و گویش گنابادی
kholgh در گویش گنابادی به معنی اخلاق ، رفتار و منش میباشد.
-
عالم خلق
لغتنامه دهخدا
عالم خلق . [ ل َ م ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کائنات و موجودات عالم جسمانی که در معرض کون و فساد و خلع و لبس اند و آن را عالم شهادت هم میگویند. (تعریفات جرجانی ) (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
کج خلق
لغتنامه دهخدا
کج خلق . [ ک َ خ ُ ] (ص مرکب ) بدخو. بدسرشت . (آنندراج ). بدخلق . زشتخوی . متغیر. (ناظم الاطباء). تند. ترشخو. تندخو. بداخلاق . (یادداشت مؤلف ).
-
گس خلق
لغتنامه دهخدا
گس خلق . [ گ َ خ ُ ] (ص مرکب ) تندخوی . خشن . بدخلق : ندهد رنج آن کَل کافرهیچ گس خلق را تن آسانی جز مظفر مجیر [ کذا ] بابکرآن چو بوبکر در مسلمانی .سوزنی .
-
خلق شدن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد شدن، پدیدآمدن، آفریده شدن، خلقت یافتن
-
خلق کردن
واژگان مترادف و متضاد
پدید آوردن، آفریدن، ابداع کردن، به وجود آوردن
-
dysthymic
کجخُلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دچار اختلال کجخُلقی
-
نیک خلق
لغتنامه دهخدا
نیک خلق . [ خ ُ ] (ص مرکب ) خوش خوی . خوش رفتار. ملایم و مهربان .