کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بزرگ خلقت
لغتنامه دهخدا
بزرگ خلقت . [ ب ُ زُ خ ِ ق َ ] (ص مرکب ) بزرگ آفرینش . اَبلد. (یادداشت بخط دهخدا).
-
خلقت کردن
لغتنامه دهخدا
خلقت کردن . [ خ ِ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آفریدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
خلقة
لغتنامه دهخدا
خلقة. [ خ َ / خ ِق َ ] (ع مص ) خلق . آفریدن . || (اِمص ) آفرینش . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خلقة
لغتنامه دهخدا
خلقة. [ خ َ ل َ ق َ ] (ع اِ) ابر مستوی . || باران . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خلقة
لغتنامه دهخدا
خلقة. [ خ َ ل ِ ق َ ] (ع ص ) پرباران . منه : سحابة خلقه ؛ ابری که در آن اثر باران باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
-
خلقة
لغتنامه دهخدا
خلقة. [ خ ُ ق َ ] (ع اِمص ) ملاست . نرمی . تابانی .(از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خَلَقْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
آفریدی-خلق کردی(خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
خَلَقْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
آفریدم-خلق کردم(خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
خُلِقَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
آفریده شد-خلق شد(خلق در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري است)
-
جستوجو در متن
-
createdness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلقت
-
creationism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلقت
-
خلق
دیکشنری عربی به فارسی
افرينش , خلقت , ايجاد
-
طینت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طینة] tinat خلقت؛ سرشت؛ خوی؛ نهاد.
-
حُبُکِ
فرهنگ واژگان قرآن
حُسن و زينت - خلقت عادلانه