کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلف الصدق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خلف عهد کردن
لغتنامه دهخدا
خلف عهد کردن . [ خ ُ ف ِ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیمان شکستن . به پیمان خود رفتار نکردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خلف کسی شدن
لغتنامه دهخدا
خلف کسی شدن . [ خ َ ل َ ف ِ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جانشین کسی شدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خلف وعد کردن
لغتنامه دهخدا
خلف وعد کردن . [ خ ُ ف ِ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دروغ کردن وعده . بدقولی کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خلف قول کردن
لغتنامه دهخدا
خلف قول کردن . [ خ ُ ف ِ ق َ / قُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بدقولی کردن . به قول و قرار خود وفا نکردن . تخلف از میثاق و قرارهای خود کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
چم خلف عیسی
لغتنامه دهخدا
چم خلف عیسی . [ چ َ خ َ ل َ سا ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان چم خلف عیسی بخش هندیجان شهرستان خرم شهر که در 33 هزارگزی شمال باختری شادکان ، بر سر راه اتومبیل رو هندیجان به خلف آباد، کنار رودخانه ٔ زهره واقع است . دشت و گرمسیر است و 550 تن سکنه دارد. آبش از...
-
چم خلف عیسی
لغتنامه دهخدا
چم خلف عیسی . [ چ َ خ َ ل َ سا ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش هندیجان شهرستان خرم شهر است که در ساحل باختری رود زهره واقع است و هوای آن گرمسیریست آب قراء این دهستان از رودخانه ٔ زهر. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری میباشد. این دهست...
-
جستوجو در متن
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بهبهانی ، میرزا محمدرضا خلف الصدق میرزا قوامای بهبهانی . گاهی شعر می گفت . از اوست :جفا برون مبر از حد و جور کمتر کن که آه خسته دلان بی گمان اثر دارد. (از فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 270).و رجوع به فرهنگ سخنوران و مرآة الفصاحة (...
-
طوطی
لغتنامه دهخدا
طوطی . (اِخ ) آذربایجانی . نام شریفش ابوالفتح خان و خلف الصدق ابراهیم خلیل خان بن پناه خان حکمران شوشی است . همیشه در ایل جوانشیر ریاست و بزرگی داشته اند، معزی الیه بفضل و کمال و مناعت و جلال معروف و محمدصادق خان دنبلی مخاطب سلام عام حضرت خاقان مغفور...
-
شرف
لغتنامه دهخدا
شرف . [ ش َ رَ ] (اِخ ) قزوینی . اسمش میرزا شرف جهان و فضایل و کمالات و درجاتش مستغنی از توصیف و خود از سادات حسینی و خلف الصدق قاضی جهان نواده ٔ سیف الصدق بوده که در زمان سلطان اولجایتو محترم بوده و خود در خدمت نواب شاه طهماسب صفوی کمال اعتبار داشت ...
-
منیر
لغتنامه دهخدا
منیر. [ م ُ ] (اِخ ) مولدش دارالسلطنه ٔ لاهور است و خلف الصدق ملا عبدالحمید ملتانی بود. اما در عین شباب سرپنجه ٔ اجل بازوی امیدش برتافت . مثنویات و نثرهای رنگین وی مشهور است . از غزلیات اوست :پیش از کرشمه ٔ تو ستم در جهان نبودتا آن نبود عربده ٔ آسمان...
-
فدائی لاهیجانی
لغتنامه دهخدا
فدائی لاهیجانی . [ ف َ ی ِ لا ] (اِخ ) از شعرای همزمان شاه اسماعیل صفوی است . هدایت نویسد: خلف الصدق شیخ محمد لاهیجی شارح گلشن راز شبستری است و بنابراین او را شیخ زاده می خواندند. از جانب شاه اسماعیل صفوی به رسالت نزد محمدخان شیبانی رفته ، آخرالامر ع...
-
حکیم شیرازی
لغتنامه دهخدا
حکیم شیرازی . [ ح َ ] (اِخ ) یکی از شاعران ایران است . مجمعالفصحاء درباره ٔ او گوید: میرزا محمود، خلف الصدق مجموعه ٔ کمال میرزا کوچک وصال و پس از میرزا احمد وقار، اکبر اولاد میرزای مرحوم بوده و بعد از رحلت والد ماجد از شیراز به اتفاق برادر اکبر خود ب...
-
ضیاء
لغتنامه دهخدا
ضیاء. (اِخ ) ضیاءالدین محمد کاشانی .هدایت گوید: زبده ٔ فضلا و قدوه ٔ علما و خلف الصدق مولانا نور است که از مشاهیر علما بوده . باری نام شریف آن جناب ضیاءالدین محمد است . بعضی گفته اند اصل ایشان آذری و در کاشان توطن داشته اند. بهرحال از همگنان خود طاق ...
-
سامی هزارجریبی
لغتنامه دهخدا
سامی هزارجریبی . [ ی ِ هََ ج َ ] (اِخ ) اسم سامیش میرزا علی خلف الصدق حاج میرزا حسن مستوفی و ناظر شاهزاده معظم حسینعلی میرزا فرمانفرمای سابق فارس و اصلش از ولایت هزارجریب طبرستان است و خود در بدایت عمر مهما امکن بتحصیل علوم متداول پرداخته ، وجود مسعو...
-
سامانی شیرازی
لغتنامه دهخدا
سامانی شیرازی . [ ی ِ ] (اِخ ) نامش میرزا حسن و خلف الصدق میرزا حبیب اﷲ معروف بحکیم قاآنی رحمةاﷲ است . ولادتش بشیراز بوده از آن پس که میرزا قاآنی بتوقف و سکونت دارالخلافه ٔ ری رأی کرد عیال خود را به ری خواند و در آن ایام سلطان محمد شاه قاجار... ملک ...