کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلصاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلصاء
لغتنامه دهخدا
خلصاء. [ خ َ ] (ع اِ) محلی در بیابان که در آنجا چشمه ای یافت شود. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خلصاء
لغتنامه دهخدا
خلصاء. [خ َ ] (اِخ ) شهر معروفیست در دهنا. بعضی گفته اند نام زمینی است واقع در بادیه در حجاز و در آنجا چشمه ٔ آبی متعلق به عباوة یافت میشود. (از معجم البلدان ).
-
خلصاء
لغتنامه دهخدا
خلصاء. [خ ُ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ خِلص و خالص . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
خلساء
لغتنامه دهخدا
خلساء. [ خ َ ] (ع ص ) زن سپیدی که سپیدی آن بسیاهی آمیخته باشد. ج ، خُلْس . یقال : امراة خلساء.
-
جستوجو در متن
-
خلص
لغتنامه دهخدا
خلص . [ خ ِ ] (ع اِ) دوست . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || گزیده . (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خلصاء، خُلصان .
-
فدسی
لغتنامه دهخدا
فدسی . [ ف ُ ] (ص نسبی ) ازهری گوید: در خلصاء مغاکی دیدم که به فدسی معروف بود و نمیدانم نسبت آن به چه بود. در تاج آمده است : فدسی برای این گفته اند که مغاک مزبور پر از عنکبوت و مهجور بود و چوپانان بندرت در آن میرفتند. ضبط آن را فِدَسی که نسبت به جمع ...