کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلخال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مخلخل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moxalxal دارای خلخال (در پا).
-
anklet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیمه، خلخال، پا بند
-
Mexican free tailed bat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلخال طاووس رایگان مکزیکی
-
بافرجن
لغتنامه دهخدا
بافرجن . [ ف َ ج َ ] (اِ) مبدل پاورنجن و پابرنجن ، که خلخال باشد، بمعنی پارنجن . خلخال . (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 181). پای برنجن . (ناظم الاطباء). رجوع به پابرنجن و رجوع به خلخال شود.
-
پارنجن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پایبرنجن، پاورنجن، پاورنجن، پااورنجن› [قدیمی] pāranjan حلقۀ فلزی که زنان به مچ پا ببندند؛ خلخال.
-
مخلخل
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ خَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) رخنه شده ، دارای رخنه . 2 - خلخال به پا کرده . 3 - (اِ.) موضع خلخال در ساق پا.
-
سجسرود
لغتنامه دهخدا
سجسرود. [ ] (اِخ ) دهی است از توابع خلخال . (نزهة القلوب ص 81).
-
پاآورنجن
فرهنگ فارسی معین
(وَ رَ جَ) ( اِ.)حلقه ای فلزی که زنان در مچ پای اندازند، خلخال .
-
آق کند
لغتنامه دهخدا
آق کند. [ ک َ ] (اِخ ) نام مرکز بلوک کاغه کنان در خلخال .
-
پای آورنج
لغتنامه دهخدا
پای آورنج . [ رَ ](اِ مرکب ) خلخال . پای آورنجن . پاآورنجن . پااورنجن .
-
پای برنجین
لغتنامه دهخدا
پای برنجین . [ ب ِ رَ ] (اِ مرکب ) خلخال . پای برنجن .
-
پااورنجن
لغتنامه دهخدا
پااورنجن . [ اَ / اُو رَ ج َ ] (اِ مرکب ) خلخال . رجوع به پاآورنجن شود.
-
خلخالی
لغتنامه دهخدا
خلخالی . [ خ َ] (ص نسبی ) منسوب به خلخال . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
hog-tie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج خلخال، از کار افتادن، عاجز ودرمانده کردن، چهار دست و پا را محکم بستن
-
پای برنجن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāybe(a)ranjan حلقۀ فلزی از جنس طلا یا نقره که زنان به مچ پا میبندند؛ خلخال.