کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلاج
لغتنامه دهخدا
خلاج . [ خ َ ] (ع اِ) نوعی از بردهای خطدار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). نوعی از جامه های خطدار. (ناظم الاطباء).
-
خلاج
لغتنامه دهخدا
خلاج . [ خ ِ ] (ع مص ) مصدر دیگر است مخالجه را. رجوع به مخالجه در این لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
زاب اکبر
لغتنامه دهخدا
زاب اکبر. [ ب ِ اَ ب َ ] (اِخ ) رودی است که ازآذربایجان بیرون آید و در موصل یک فرسخی حدیثه در دجله فروریزد در همین جا است که رود دیگری در دجله میریزد بنام رود خلاج که از بلاد ارمنیه بین بلاد سوراء و قیر و واسط بیرون می آید. (نخبة الدهر دمشقی ص 97).