کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خفه قان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خفه گیر کردن
لغتنامه دهخدا
خفه گیر کردن . [ خ َ ف َ / ف ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در نهانی و بی اطلاع و آگاهی و با جهل و نادانی طرف او رادر معامله یا مانند آن مغبون کردن . بواسطه جهل فروشنده بقیمتی سخت ارزان خریدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
باگاز خفه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
غاز
-
صدا خفه کن
دیکشنری فارسی به عربی
خمار , غط , کاتم الصوت
-
خفه کردن (سرکوب کردن)
دیکشنری فارسی به عربی
إخْمادٌ
-
جنبش را خفه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْمَدَ الثّوْرَة
-
گُنگ و خفه
فرهنگ گنجواژه
نامفهوم.
-
خفِقون،خفه خون،()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
خفقان
-
خفه مرگ،()ی
لهجه و گویش تهرانی
با خفگی مردن
-
انقلاب را خاموش کرد (خفه کرد)
دیکشنری فارسی به عربی
أخْمَدَ الثّوْرَة