کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط و نشان کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خط و نشان کشیدن
لغتنامه دهخدا
خط و نشان کشیدن . [ خ َطْ طُ ن ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خط وکیل کشیدن . تهدید کردن . شاخ و شانه کشیدن . نقشه ٔ انتقام کشیدن ، نقشه ٔ تلافی کشیدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
خط خط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة
-
خط آهن
فرهنگ واژههای سره
راه آهن
-
خط فاصله
فرهنگ واژههای سره
جداگر
-
صلیبی خط
لغتنامه دهخدا
صلیبی خط. [ ص َ خ َ ] (اِ مرکب ) کنایه از خط چهارگوشه . || در سکندرنامه مراد از جریب مساحت [ است ]. (غیاث اللغات ).
-
ولایتی خط
لغتنامه دهخدا
ولایتی خط. [ وَ / وِ ی َ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) خط نستعلیق . (فرهنگ فارسی معین ).
-
world line
جهانخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مسیر پیوستۀ رویدادهای مربوط به یک ذره در فضا ـ زمان چهاربُعدی
-
پایدارساز خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین پایدارساز خط
-
detonator
ترقۀ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری که در مواقع اضطراری، در هنگام عبور چرخ قطار از روی آن، با ایجاد انفجاری کوچک، راننده را از خطر آگاه میکند متـ . ترقه
-
gauge side
درونخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فضای داخلی بین دو ریل یک خط آهن
-
wiretapping
شنود خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] کسب اطلاعات ازطریق اتصال به یک سیم یا سایر رساناهایی که برای ارتباطات به کار گرفته میشوند متـ . خطشنود
-
track renewal
بازسازی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تعویض کامل سازۀ خط در یک طول مشخص
-
wagon weighbridge, freight car scale, track scale
باسکولِ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای در نقاط مشخصی از طول خط یا بین دو واگن، برای توزین واگنها
-
in-line, inline direction
بهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] راستای موازی با خطوط گیرنده در لرزهنگاری سهبعدی